عدم استفاده از امکانات فرماندهی
در دفتر شهید بابایی نشسته بودم که دختر سرهنگ بابایی زنگ زد، گفت:بگویید پدرم خودش را سریع به خانه برساند. حال مادرم خوب نیست.موضوع را به شهید بابایی گفتم و با پیکان اداره به منزل رفتیم. جلو منزل که رسیدیم شهید بابایی سریعاً پیاده شد و به منزل، که در طبقة چهارم بود، رفت. لحظه ای بعد در حالی که ناراحتی در چهره اش پیدا بود، برگشت. گفتم: چه شده؟
گفتند: حال خانم خیلی بد است.
گفتم: تا شما ایشان را پایین بیاورید من ماشین را جلو ساختمان می آورم.
گفتند: نه! با ماشین اداره نمی رویم. با ماشین خودم می رویم.
در آن زمان ایشان یک ماشین رنو داشتند. من سوئیچ را گرفتم و هر چه استارت زد، ماشین روشن نشد.
گفتم: ماشین روشن نمی شود.
گفتند از یک هفته پیش تا به حال خراب است.
گفتم: پس با همین ماشین برویم.
گفتند: نه!
سوار ماشین اداره شدیم و به منزل یکی از اقوامشان که چند بلوک پایین تر بود، رفتیم. ماشین جلو بلوک پارک بود؛ ولی او سوئیچ را با خود به اداره برده بود. بالأخره به چند جا سر زدیم تا یک ماشین تهیّه شد و همسرشان را به بیمارستان رساندند. این در حالی بود که فاصله منزل تا بیمارستان پایگاه، حدوداً یک تا دو کیلومتر بیشتر نبود. آن روز گذشت؛ ولی همیشه در ذهن من پرسشی بود که چرا شهید بابایی با اینکه آن روز حال همسرشان وخیم بود حاضر نشدند از اتومبیل اداره استفاده کنند. سرانجام روزی موضوع را با ایشان در میان گذاشتم. شهید بابایی لحظه ای سکوت کردند. آنگاه گفتند:
-من هم از شما یک سؤال دارم. اگر این مشکل برای یک درجه دار و یا کارگر این پایگاه پیش می آمد او چه می کرد؟ آیا او هم ماشین اداره زیر پایش بود؟ 1
*****
بهترین و با وفاترین کس در زندگی شهید جلوی چشمانش در حال تلف شدن است، باید کاری انجام دهد تا بهترین یاور زندگانی را به زندگی برگرداند. عقل می گوید که عیب ندارد وسیله مال بیت المال است، چون موقعیّت اضطراری است از آن استفاده کن؛ زیرا اگر دیر بجنبی یک عمر پشیمانی در انتظار توست. ولی امامش (ع) به او می گوید: «آن که کار امانت را سبک شمارد و در آن خیانت روا دارد و جان و دین خود را از خیانت پاک ننماید، در این جهاد درِ خواری و رسوایی را به روی خویش گشاید و به آخرت خوارتر و رسواتر درآید و بزرگترین خیانت، خیانت به مسلمانان است و زشت ترین دغلکاری ناراستی کردن با امام است.» 2
در اینگونه موارد است که مؤمن از غیر مؤمن مشخّص می گردد و شهید با جواب «نه» به عقل، راه شرع را که از زبان امامش (ع) تراوش کرده است، بر می گزیند و به وسوسه های شیطان که به زبان عقل جاری گردیده است، وقعی نمی نهد.
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1